سیم کشی مغز

در این مطلب به بررسی یک اصل ساده می پردازیم که دانستن آن به ما کمک می کند هر موضوعی را با هر میزان پیچیدگی ساده تر یاد بگیریم. وقتی موضوع جدیدی یاد می گیریم بین سلول های مغز (نورون ها) پیوند ایجاد می شود. یعنی با یادگیری هر مطلب سلول های مغز با هم سیم کشی می شوند یا بین آنها مدارهای جدید ایجاد می شود.

شاید برای شما پیش آمده باشد که برای بار دوم یا بار چندم که یک ویدئوی آموزشی را مشاهده می کنید متوجه می شوید که بخشی از مطالب آن را برای اولین بار است که می شنوید یا اینکه یک درک متفاوت نسبت به بار اول از آن مطالب پیدا می کنید. دلیل این اتفاق از آن جهت است که مرتبه اول هیچ سیم کشی ای در مغز شما در خصوص آن مطلب وجود نداشته است. برای همین درک شما از موضوع متفاوت و مطالبی هم که می شنوید متفاوت به نظر می رسد. انگار گوینده مطالب جدیدی را بیان می کند.

برای من به مراتب پیش آمده که خواسته ام مطلبی را یاد بگیرم و اینقدر برای من پیچیده به نظر رسیده که بیشتر اوقات منصرف شده ام. بعد از آشنایی با سیم کشی مغز این اتفاق تکرار نشد. سعی کردم در بازه های کوتاه آن مطلب را مرور کنم. برای بار اول دو دقیقه زمان می گذارم. آن مطلب را مطالعه می کنم بدون اینکه ذره ای از آن مطلب را به حافظه ام بسپارم. بار بعدی که می تواند چند ساعت بعد، روز بعد یا چند روز بعد باشد مجددا آن مطلب را مرور می کنم. باز هم بدون آنکه ذره ای از آن مطلب را حفظ کنم. هر بار که تکرار می کنم درک من وسیع تر می شود. دلیل آن هم ایجاد پیوندهای بیشتر بین سلول های مغز من است.

امروزه عصب شناسان با انجام آزمایشات مختلف و اسکن هایی که از مغز گرفته اند متوجه شده اند که یک ساعت تمرکز دقیق روی یک مفهوم یا ایده می تواند پیوندهای مغز را دو برابر کند.

تقریبا سه سال پیش تصمیم گرفتم که پیاده روی و دویدن را تمرین کنم. با دو تن از دوستانم هر روز برای پیاده روی بیرون می رفتیم. آن زمان چون اضافه وزن زیادی داشتم و سال ها بود که نه تحرکی داشتم و نه ورزش می کردم دوستانم در این کار از من بهتر بودند. گاهی پیاده روی رو به عقب انجام می دادیم. این کار برای من واقعا سخت بود. دوستانم به من می خندیدند. من منصرف نشدم چون قانون سیم کشی مغز را می دانستم.

سعی کردم هر روز مدت زمان کمی پیاده روی کنم. من می دانستم که با هر بار پیاده روی و دویدن مدارهای عصبی مغز من بیشتر و غنی تر می شود. طولی نکشید که مهارت من بیشتر شد. در حال حاضر که گفته های من را می شنوید به مراتب از آن دوستان در پیاده روی ، دویدن و پیاده روی رو به عقب بهتر هستم. من روزانه بیشتر از ده کیلومتر را به راحتی پیاده روی می کنم. این نتیجه قانون سیم کشی مغز است.

هر بار که تصمیم می گیرید موضوع جدیدی را یاد بگیرید باید این موضوع را در نظر داشته باشید که شاید برای بار اول پیچیده به نظر برسد و یا هیچ درکی از آن نداشته باشید. کافی است برای بار اول تنها دو دقیقه برای یادگیری آن مطلب زمان بگذارید. در آن دو دقیقه تمام تمرکزتان روی آن مطلب باشد. گوشی موبایلتان را چک نکنید. برای این می گویم دو دقیقه که آن قدر کوتاه باشد که کاملا تمرکز کنید. دفعات بعدی می تواند همان دو دقیقه باشد. خود شما متوجه می شوید که هر بار درکتان نسبت به آن موضوع بیشتر می شود. ما با یادگیری هر موضوعی در ساختار سه بعدی مغزمان تغییر ایجاد می کنیم و بین سلول های عصبی ما پیوند های جدید ایجاد می شود.

ما اینجا در وبسایت تغییر کوانتومی در مورد مغز و بدن یاد می گیریم و در مراحل بعدی از آن اطلاعات استفاده می کنیم تا جسم و ذهنمان را تغییر دهیم. ما در کنار هم دفترچه راهنمای مغز و بدن را مطالعه می کنیم. گفتن این نکته از آن جهت بود که شاید برخی از مطالبی که مطرح می شود برای شما تازگی داشته باشد، مطمئن باشید به همان اندازه برای من هم تازگی دارد چرا که با تکرار هر مطلب سیم کشی مغز و درک ما از آن بیشتر می شود.

منتظر نظرات ارزشمند شما هستم.