0

سه مغز در یک مغز

1237 بازدید

در ویدئوی سیم کشی مغز درباره این صحبت کردیم که هر بار اطلاعات جدیدی یاد می گیریم بین سلول های عصبی مغز پیوندهای جدیدی ایجاد می شود و تکرار آن اطلاعات باعث افزایش پیوندهای مغز می شود. مثالی که در آن ویدئو مطرح شد در مورد پیاده روی بود. شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که ارتباط بین مغز و بدن چگونه ایجاد می شود و چه ارتباطی بین سیم کشی مغز و بدن وجود دارد! در این مطلب به این موضوع خواهیم پرداخت.

مغز ما در واقع از سه مغز تشکیل شده است. مغز اول یا نئوکورتکس جایگاه ذهن خودآگاه ماست. وقتی ما اطلاعات جدیدی یاد می گیریم در نئورتکس ذخیره می شود. در مرحله بعد ما می خواهیم از آن اطلاعات استفاده کنیم، شخص سازی کنیم و آن را بروز دهیم. وقتی ما این کار را می کنیم حواس پنج گانه، ما را به دنیای بیرون متصل می کند. بعد از آن تمام این اطلاعات حسی به سمت مغز می آیند. این تجربه و این اطلاعات حسی باعث می شود پیوندهایی که قبلا ایجاد شده بیشتر شود. پس تجربه، مدارهای مغزی ما را غنی تر می کند.

در این مرحله مغز دوم وارد عمل می شود. مغز دوم یا مغز لیمبیک یا مغز شیمیایی یا عاطفی یک ماده شیمیای تولید می کند که همان احساس یا عاطفه است. آن ماده شیمیایی باعث می شود ذهن و بدن ما شرطی شود. در مرحله بعد وقتی ما آن اطلاعات را بارها و بارها تکرار می کنیم، به آن عمل می کنیم و شخصی سازی می کنیم تا جایی که به یک مهارت تبدیل می شود و ما جوری آن کار را انجام می دهیم که دقیقا نمی دانیم از کجا و چگونه آن کار را انجام می دهیم مغز سوم یا مخچه وارد عمل می شود.

به عنوان مثال فرض کنید برای بار اولی که می خواهیم رانندگی یاد بگیریم اطلاعات جدیدی را از طریق مطالعه یا مربی فرا می گیریم. بعد از آن تصمیم می گیریم از آن اطلاعات استفاده کنیم. در ابتدای کار باید دقیقا در نظر داشته باشیم که در چه مرحله ای از رانندگی هستیم و متوجه باشیم که چه زمانی کلاچ می گیریم یا دنده را تعویض می کنیم. وقتی از آن اطلاعات استفاده می کنیم و کاملا توجه می کنیم که در کدام مرحله هستیم حواس پنج گانه اطلاعاتی را به مغز ارسال می کند. آن جاست که مغز دوم وارد عمل می شود. یک ماده شیمیایی تولید می کند و بدنمان نسبت به اطلاعاتی که فرا گرفتیم شرطی می شود.

وقتی ما بارها و بارها رانندگی می کنیم و از اطلاعاتی که یاد گرفتیم استفاده می کنیم برای ما تبدیل به یک مهارت می شود. آن جاست که ما رانندگی می کنیم و دقیقا نمی دانیم که از کجا می دانیم چه طور رانندگی کنیم. از شهری به شهر دیگر رانندگی می کنیم بدون اینکه متوجه باشیم از کدام دنده استفاده می کنیم، چه زمانی ترمز می گیریم، چه زمانی برای تعویض دنده کلاچ می گیریم یا چه زمانی راهنما می زنیم. حتی ممکن است در حین رانندگی با تلفن همراه صحبت کنیم یا با سایر سرنشینان خودرو گفتگو کنیم.

در این مطلب به طور مختصر متوجه شدیم که ما سه مغز داریم که به ما کمک می کند از فکر به عمل و به بودن برسیم. ما اطلاعاتی یاد می گیریم و به آن عمل می کنیم، وقتی بارها و بارها تکرار شد مغز سوم وارد می شود و این اطلاعات در مخچه ذخیره می شود. بعد از آن به طور خودکار به آن اطلاعات عمل می کنیم.

منتظر نظرات ارزشمند شما هستم.

باکس دانلود

اشتراک گذاری:

نظرات

0 نظر در مورد سه مغز در یک مغز

دیدگاهتان را بنویسید

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.

برچسب ها: